Feeds:
نوشته
دیدگاه

Posts Tagged ‘تکاملی’

زیست‌شناسی فرگشتی (تکاملی) از آن دسته از موضوع‌هایی است كه با مشكل تصویر ذهنی جامعه روبه‌روست. برخی از آن احساس نگرانی می‌كنند و بنابراین با آن مخالف هستند. تعداد زیادی، حتی بسیاری از موافقان آن، زیست‌شناسی فرگشتی را بی‌ارتباط با محیط خارج از مراکز علمی می‌دانند. در برخی موارد، حتی فرگشت را چیزی مرتبط با مرگ و نابودی و بدبختی و گاهی مسئول آن می‌دانند؛ برای مثال مقاومت به دارو در پزشكی و مقاومت به حشره‌كش‌ها در كشاورزی.

مثال‌هایی برای زیست‌شناسی فرگشتی

بسیاری از مردم از كاربردهای زیست‌شناسی فرگشتی آگاهی ندارند. این كه جامعه پذیرش خوبی نسبت به زیست‌شناسی فرگشتی ندارد، ممكن است تا اندازۀ زیادی به این برداشت آنان مربوط باشد كه آن را با هر چیز دیگری بی‌ارتباط می‌دانند. با وجود این، فرگشت، به ویژه فرگشت خرد (Microevolution) نقشی اساسی در بهبودهایی در زندگی ما طی قرن بیستم داشته است و انتظار می‌رود در فناوری زیست‌پزشكی در قرن آینده نیز اهمیت ویژه‌ای داشته باشد. برای مثال:

• فرگشت در پس بسیاری از پیشرفت‌هایی قرار دارد كه در كشارزی داشته‌ایم (برای مثال، انتخاب مصنوعی نژادهایی از گیاهان و جانوران).

• برخی از اصل‌های فرگشت برای تولید بسیاری از بهترین واكسن‌ها به كار گرفته شده‌اند و مشكلاتی كه در به‌كارگیری برخی از این واكسن‌ها وجود دارد نیز به فرگشت بازمی‌گردد.

• پیشرفت‌های آتی در داروسازی و صنعت زیست‌فناوری در به‌كارگیری زیست‌شناسی فرگشتی نهفته است؛ هزینۀ زیادی به كار می‌رود تا فرگشت در لولۀ آزمایش رخ دهد یا به نحوی از آن جلوگیری شود.

• واکسن هدیه‌ای از فرگشت. واكسن فلج اطفال نمونۀ قدیمی اما بسیار خوبی است که توسط فرگشت محقق شده است.

• واكسنی كه در حال حاضر برای مصونیت در برابر فلج اطفال به صورت خوراكی در اختیار اطفال قرار می‌گیرد، ویروس زندۀ عامل این بیماری است.

• این ویروس زنده از لحاظ ژنتیكی ضعیف شده است. بنابراین دستگاه ایمنی بدن ما از عهده‌اش برمی‌آید. در نتیجه، ویروس ضعیف شده نمی‌تواند در بدن ما بیماری ایجاد كند ( به جز ۱ تا ۲ نفر در هر میلیون نفر كه واكسینه شده باشند). (بیشتر…)

Read Full Post »

جهان عجیب و غریب ما – شگفتی‌های علم

طریق مشاهده: ۱. رادیوزمانه ۲. یوتیوب

طریق دانلود: ۱. مدیافایر ۲. رپیدشر

سخنرانی زیست‌شناس فرگشتی (تکاملی) (بیشتر…)

Read Full Post »

معمولا برخی انتقادات توسط مخالفان دانش فرگشت (تکامل) به طور مرتب تکرار می‌شود. درحالیکه پاسخ این سوالات خیلی ساده است، و اغلب ناشی از ناآگاهی مخالفان فرگشت از پایه‌های اولیه این علم است. این ویدیوی علمی ساده و جامع در پاسخ به ایرادهای رایجی که مخالفان فرگشت مطرح می‌کنند توسط «کانال علمی فرگشت» به فارسی ترجمه شده؛ و به دوستداران دانش تقدیم می‌شود.

مشاهده ویدیو از سه طریق ممکن است:

۱. یوتیوب: پاسخ به اشکالاتی که از فرگشت (تکامل) می‌گیرند [HD] کیفیت بالا

۲. فیسبوک: پاسخ به اشکالاتی که از فرگشت (تکامل) می‌گیرند [HD] کیفیت بالا

۳. یاهو: پاسخ به اشکالاتی که از فرگشت (تکامل) می‌گیرند [LQ] کیفیت پایین

دانلود ویدیو به حجم ۲۲ مگابایت: (بیشتر…)

Read Full Post »

چارلز داروین ایده بزرگی داشت، مسلما قوی‌ترین ایده‌ای که تاکنون ارائه شده. و همچون تمام ایده‌های عالی به طرز فریبنده‌ای ساده است. در واقع چنان به طرز حیرت‌آوری ابتدایی و چنان به طرز خیره‌کننده‌ای آشکار است که گرچه دیگرانی پیش از او با آن ور رفته بودند، هیچ‌کس به نظرش نرسید که در جای درست به دنبالش بگردد. داروین ایده‌های خوب دیگر هم زیاد داشت ـ برای مثال نظریه مبتکرانه و عمدتا درست‌اش در مورد چگونگی تشکیل آبسنگ‌های مرجانی ـ اما ایده بزرگ انتخاب طبیعی‌اش در «اصل انواع» [خاستگاه گونه‌ها] است که به زیست‌شناسی اصل راهنمایش را بخشید، قانونی حاکم که کمک می‌کند بقیه چیزها معنا پیدا کنند. درک منطق سرد و زیبای آن واجب است.

قدرت تبیین‌کنندگی انتخاب طبیعی صرفا مربوط به حیات روی این سیاره نیست: این تنها نظریه‌ای است که تاکنون پیشنهاد شده و می‌تواند حتیطبق قاعده‌ای کلی، حیات روی هر سیاره‌ای را تبیین کند. اگر حیات در جای دیگری از جهان وجود داش ته باشد ـ و با احتیاط شرط می‌بندم که دارد ـ تقریبا به طور قطع معلوم خواهد شد که شکلی از فرگشت [تکامل] به وسیله انتخاب طبیعی، مبنای وجود آن است. آن حیات فرازمینی هرچقدر هم که عجیب و غریب و غیرعادی باشد ـ و با احتیاط شرط می‌بندم که فراتر از تخیل ما غیرعادی خواهد بود ـ باز هم نظریه داروین به همین خوبی جواب می‌دهد.

Darwin Day (بیشتر…)

Read Full Post »

حیات بر روی زمین، فیلم مستند علمی درباره پیدایش و فرگشت (تکامل) حیات بر روی کره زمین. با دوبله فارسی. پنج بخش در یوتیوب در ادامه:

(بیشتر…)

Read Full Post »

ایپ‌ها و شکاف‌ها در ذهن

(بخشی از کتاب «پروژه ی اِیپ های بزرگ»[۱] ویراسته پائولا کاوالیری و پیتر سینگر ‹۱۹۹۳›)

آقای محترم،

شما برای نجات گوریل ها، درخواست اعانه کرده اید. مسلماً این کاری است بسیار ستودنی؛ ولی ظاهراً توجه ندارید که هزاران کودک در همان قاره ی آفریقا در حال رنج بردن هستند. تا زمانی که آخرین کودکان انسان نجات یافته باشند برای نگران گوریل ها شدن فرصت خواهیم داشت؛. پس لطفا بگذارید اولویت ها را درست انتخاب کنیم!

احتمالا این نامه ی فرضی می توانست نوشته ی هر انسان خوش نیتی باشد. هدف من از کنایه زدن به آن، این نیست که بگویم اولویت دادن به کودکان انسان کار اشتباهی است. من انتظار دارم که همینطور هم باشد؛ ولی تنها می خواهم به این واکنش خودکار و استاندارد دوگانه ی «گونه پرستان»[۲] اشاره کنم.

بسیاری از انسان ها بدون هیچگونه جر و بحثی معتقدند که نوع بشر مستحق طرز رفتار ویژه ای است. برای فهم این نکته، نامه ی زیر را بخوانید که در آن نام گونه ی انسان [کودک] با گونه ی دیگری جایگزین شده است:

آقای محترم،

شما برای نجات گوریل ها، اعانه درخواست کرده اید. مسلماً این کاری است بسیار ستودنی؛ ولی ظاهراً توجه ندارید که هزاران مورچه خوار در همان قاره ی آفریقا در حال رنج بردن هستند. تا زمانی که آخرین مورچه خوار نجات یافته باشد برای نگران گوریل ها شدن فرصت خواهیم داشت؛ پس لطفا بگذارید اولویت ها را درست انتخاب کنیم!

نامه ی دوم به روشنی این پرسش را دامن می زند که: چه چیز مورچه خوار این قدر ویژه است؟ این قطعا سوال خوبی است؛ و پیش از جدی گرفتن قضیه باید به آن پاسخ قانع کننده ای بدهیم. ولی در مورد نامه ی نخست برای بیشتر مردم هرگز چنین پرسشی مطرح نمی شود. چه چیزی انسان را بسیار ویژه می سازد؟ همانطور که گفتم من این پرسش را نفی نمی کنم. به احتمال قوی این پرسش پاسخ قاطعی هم دارد. تنها انتقاد من به قصور از تفکر درباره ی این است تا که چرا چنین پرسشی درباره ی انسان مطرح نمی شود.

فرض ضمنی گونه پرستان بسیار ساده است: انسان ها انسانند و گوریل ها گوریل. شکاف بین این دو گونه، به قعر یک دره است  و ارزش زندگی یک کودک بیش از ارزش زندگی همه ی گوریل های جهان است. «ارزش» زندگی یک حیوان تنها به قدر هزینه ی جایگزین کردن آن برای صاحبش است، یا در مورد یک گونه ی در حال انقراض، [جبران فقدان آن گونه] برای انسانیت. ولی وقتی برچسب «هوموساپینس»[۳] به چیزی خورد، حتی اگر آن چیز یک بافت جنینی فاقد احساس باشد، ناگهان ارزش زندگی اش سر به فلک می زند.

من این طرز اندیشیدن را «ذهنیت ناپیوسته»[۴] می نامم. (بیشتر…)

Read Full Post »

«اهمیت علم بیش از آن که درکشف حقایق تازه باشد، در کشف شیوه های تازه ی اندیشیدن است.» – ویلیام براگ

«روش منطق توضیح ناشناخته ها بوسیله شناخته هاست، روش دین توضیح شناخته ها بوسیله ناشناخته هاست.» – دیوید بروکس

مقدمه

گویی حیات مهمترین دغدغه ی موجودات واجد حیات است و در این میان، گویا تنها انسان است که درباره ی چیستی و چرایی آن می اندیشد. در مورد اینکه زندگی چطور بوجود آمده است، ملت های مختلف افسانه های گوناگونی را پدید آورده اند و تجربه ی تاریخ نشان داده است که هر افسانه ای که به موضوع پیدایش چیزی می پردازد به زودی بخشی از اعتقادات دینی مردم محلی می شود. گروهی از این افسانه ها پیدایش انسان و سایر جانداران را در اثر خلقت یکباره می دانند. اما این پرسش از دیرباز ذهن خردمندان و متفکران را به خود مشغول کرده بود و برخی از آنان با پژوهش مستقیم طبیعت به نتایج دیگری می رسیدند.

نخستین اظهار نظر معتبر علمی در زمینه ی منشاء حیات را چارلز داروین در قرن نوزدهم ارائه کرد. نظریه فرگشت ، پیدایش تدریجی موجودات زنده را از یک یا چند سلول اولیه اثبات کرد. اما پاسخ به این پرسش که سلول های اولیه از کجا آمده اند به دانشمندان قرن بیستم و بیست و یکم سپرده شد. فرضیه ی پیدایش حیات از ماده بیجان حاصل تلاشهای علمی این دانشمندان بود که هنوز هم پژوهش های گسترده ای در باره ی آن ادامه دارد.

پیدایش حیات مبحثی پیچیده است که درک جرئیات آن نیاز به تسلط بر علوم بیوشیمی و بیوفیزیک دارد. در این نوشتار سعی شده است تا فقط شمایی کلی از فرضیه ی علمی پیدایش حیات ارائه شود. به علاوه، در مورد برخی از مفاهیم علمی مربوط به این بحث، مانند جهش، انتخاب طبیعی و تصادف توضیحی داده نشده است. بنابراین توصیه می شود اگر با این مفاهیم آشنا نیستید ابتدا نوشتار فرگشت (تکامل) چیست؟ را بخوانید.

پیدایش حیات از ماده ی بیجان با ادعاهای دینی مثل خلقت، یا آفرینش با طرح و برنامه در تعارض است به همین دلیل مورد حمله، کج فهمی و تحریف دینداران بوده است. برخی مؤمنان همانطور که سعی کرده اند نظریه فرگشت را باطل جلوه دهند ( ن.ک هفت نقد بی اساس به نظریه فرگشت)، در مورد پیدایش حیات نیز سعی دارند با انتقادهای غیر علمی این فرضیه را باطل کنند. در انتهای نوشتار به برخی از این انتقادهای بی اساس خواهیم پرداخت.

سه فرضیه

خلقت (Creation): حیات را خالقی هوشمند آفریده است. این رویکرد بیشترین تعداد طرفدار را دارد. طرفداران این باور سه دسته هستند. گروه اول فرگشت را باطل و خلقت را یکباره (مثلاً در عرض شش یا هفت روز) می دانند، و این باور خود را نظریه علمی خلقت (آفرینش) [۱] می نامند. گروه دوم که طرفداران کمتری دارد فرگشت را می پذیرند، ولی پیدایش سلول های اولیه را حاصل تدبیر خالق می دانند. گروه سوم که انگشت شمارند سلول اولیه را نیز حاصل پیدایش از ماده می دانند، اما کل فرآیند ایجاد حیات از ماده ی بیجان را حاصل تدبیر الاهی می شمارند. پس هر سه گروه پیدایش حیات را حاصل طرح و نقشه قبلی می دانند و تنها اختلاف نظرشان در تعیین مرحله ای است که خدا را وارد ماجرای پیدایش حیات می کنند.

منشاء خارجی (Extraterrestrial origin or Panspermia): حیات خارج از سیاره زمین شکل گرفته است و بعد به زمین منتقل شده است.

پیدایش خود به خود (Spontaneous Origin): حیات در اثر واکنش های شیمیایی خاصی به صورت تدریجی از ماده بیجان پدید آمده است. (بیشتر…)

Read Full Post »

Older Posts »