چارلز داروین ایده بزرگی داشت، مسلما قویترین ایدهای که تاکنون ارائه شده. و همچون تمام ایدههای عالی به طرز فریبندهای ساده است. در واقع چنان به طرز حیرتآوری ابتدایی و چنان به طرز خیرهکنندهای آشکار است که گرچه دیگرانی پیش از او با آن ور رفته بودند، هیچکس به نظرش نرسید که در جای درست به دنبالش بگردد. داروین ایدههای خوب دیگر هم زیاد داشت ـ برای مثال نظریه مبتکرانه و عمدتا درستاش در مورد چگونگی تشکیل آبسنگهای مرجانی ـ اما ایده بزرگ انتخاب طبیعیاش در «اصل انواع» [خاستگاه گونهها] است که به زیستشناسی اصل راهنمایش را بخشید، قانونی حاکم که کمک میکند بقیه چیزها معنا پیدا کنند. درک منطق سرد و زیبای آن واجب است.
قدرت تبیینکنندگی انتخاب طبیعی صرفا مربوط به حیات روی این سیاره نیست: این تنها نظریهای است که تاکنون پیشنهاد شده و میتواند حتیطبق قاعدهای کلی، حیات روی هر سیارهای را تبیین کند. اگر حیات در جای دیگری از جهان وجود داش ته باشد ـ و با احتیاط شرط میبندم که دارد ـ تقریبا به طور قطع معلوم خواهد شد که شکلی از فرگشت [تکامل] به وسیله انتخاب طبیعی، مبنای وجود آن است. آن حیات فرازمینی هرچقدر هم که عجیب و غریب و غیرعادی باشد ـ و با احتیاط شرط میبندم که فراتر از تخیل ما غیرعادی خواهد بود ـ باز هم نظریه داروین به همین خوبی جواب میدهد.