Posted in فرگشت, مقالات, tagged فرگشت, فرضیه, ملکه قرمز, چندسلولی, نسل, همفرگشت, هزینه, ژنتیکی, کپی, گیاهان, ارگانیزم, اسپرم, باکتری, بازتولید, تقسیم سلولی, تولید مثل, تکسلولی, تکامل, تخمک, جنسی, جهش, جانوران, رقابت, زیست, غیر جنسی on آوریل 18, 2010|
4 Comments »
تولید مثل یکی از بنیادیترین مفاهیم زیستشناسی است. تولید مثل در زیستشناسی به معنای تولید یک نسخۀ مشابه و در نتیجه ادامه پیدا کردن حیات است. گرچه تولید مثل اغلب در راستای تولید اولاد در گیاهان و جانوران به کار میرود، ولی این مفهوم بنیادیتر از چیزی است که در نگاه اول به نظر میرسد. برای درک این موضوع باید به مبدا حیات برگشت. یکی از نخستین ویژگیهایی که موجب پیدایش حیات شده بایستی توانایی یکسری واکنشهای شیمیایی در زمین اولیه در تولید کپی از خودشان بوده باشد. تولید مثل در پایهایترین سطح در واقع بازتولید شیمیایی است. در طول فرگشت حیات، بایستی سلولهایی با سطح فزایندهای از پیچیدگی پدید آمده باشند؛ و البته تولید چیزهایی مثل خودشان ضروری بوده است. بدیهی است که آنهایی که به هر دلیل قادر به تولید حداقل یک کپی موفق از خودشان نباشند ادامه نمییابند. در ارگانیسمهایی (موجودات زنده) که تکسلولی هستند تولید مثل یعنی توانایی یک سلول در بازتولید یک سلول جدید از خودش، ولی در ارگانیسمهای چندسلولی به معنی رشد و باززایی است.
یک راه هر ارگانیسم برای تولید مثل این است که یک کپی همانند خودش بسازد. ارگانیسمهایی که به این شکل تولید مثل غیر جنسی دارند قادرند با سرعت و به سادگی تکثیر شوند.
تولید مثل جنسی، در آن سو، بسیار پیچیده و بغرنج است. نه تنها یک ارگانیسم باید اسپرم یا تخمک تولید کند، بلکه او باید همچنین یک فرد از جنس مخالف پیدا کند و معیارهای انتخاب شریک را برآورده کند و سپس با موفقیت جفتگیری کند. پس از همۀ اینها، ارگانیسم فقط نیمی از ترکیب ژنتیکیاش را به فرزند منتقل میکند.
پس از پذیرش گستردۀ نظریه فرگشت، دانشمندان شروع به پرسش کردند. اگر تولید مثل جنسی این اندازه بغرنج و از لحاظ زیستشناسی پرخرج است، پس چرا اینقدر رواج دارد؟
تولید مثل جنسی هرگز شروع به رشد و تکامل نمیکرد، و هرگز به این رشد و تکامل تا رسیدن به این درجه از پیچیدگی که امروزه در بسیاری از حیوانات و گیاهان وجود دارد، ادامه نمییافت، مگر اینکه فواید فرگشتی قابل توجهی در اختیار بگذارد.
اینکه این فواید چه میتوانند باشند، به هر روی، همچنان موضوع گفتگوهای مجامع علمی است. نظریهها در مورد فرگشت جنسیت باید توسط آزمونهای تجربی بسیار مشکل اثبات شوند، پس درهای پاسخ به این موضوع همچنان به روی گمانهزنیها باز است. (بیشتر…)
Read Full Post »
Posted in فرگشت, مقالات, tagged فرگشت, فرگشت چشم, فرضیه, فسیل, قانون, قانون دوم ترمودینامیک, مخالفان تکامل, مدارک, نظریه, ژن, گونه, پیچیدگی فرونکاستنی, پروتئین, آفرینش هوشمند, آمینواسید, آنتروپی, آنزیم, آرکئوپتریکس, ایراد, احتمالات, اشکالات تکامل, بینابین, باکتری, تناقض, تکامل, تاژک, جانداران, حقیقت, حلقه گمشده, خلقتگرایی, دی ان ای, دانشمند, زیست شناسی ملوکولی, سلول, علمی on اکتبر 1, 2009|
2 Comments »
فرگشت (تکامل) نظریهای علمی و مجموعهای از واقعیتهایی است كه این نظریه در پی توضیح و تشریح آنهاست. جانداران پیوسته در حال تغییر و تحولاند و فرگ در پی درک چگونگی و اساس این تغییر و تحول است. نظریهی فرگشت از راه انتخاب طبیعی، كه داروین حدود ۱۵۰ سال پیش آن را تشریح كرد، توضیحی برای این تغییر و تحول همیشگی است. البته، این نظریه طی سالهای اخیر پختهتر شده و اكنون یكی از استوارترین و موثرترین اندیشههای علمی محسوب میشود كه تاكنون علم برای بشر به ارمغان آورده است . به بیان ریچارد داوكینز، جانورشناس بریتانیایی، «اگر جاندارانی از سیارههای دیگر میخواستند سطح توسعه هوشی ما را بسنجند، نخستین چیزی كه میخواستند بدانند این بود كه آیا ما تا به حال فرگشت را كشف كرده ایم.»
شواهد زیادی از فرگشت پشتیبانی میكنند . امروزه برعكس زمان داروین، این شواهد به بقایای فسیلی محدود نمیشوند. زیستشناسی مولكولی شواهد محكمی بر تایید آن فراهم كرده است . با وجود این، برخی برداشتهای نادرست باعث شدهاند كه برخی از افراد آن را نپذیرند و برخی سخنان غیر علمی را به عنوان شواهدی علمی علیه فرگشت عرضه كنند . اغلب این افراد تلاش میكنند از «جنبه منفی معلومات بشر» برای اثبات ادعاهای خود بهره گیرند. به عبارت دیگر، آنان توان اثبات ادعای خود را ندارند، بلكه همواره تلاش میكنند نقصهای احتمالی یک نظریه را دلیل ادعای خود مطرح كنند. اما با افزایش آگاهی ما از فرایندهایی كه حیات را پیش میبرند، بسیاری از این نقصها كه در واقع مجهولهای ما و نه نقصهای فرگشت بودهاند، رفع شدهاند.
در این مقاله، برخی از مهمترین برداشتهای نادرست از فرگشت، گردآوری و بررسی شدهاند.
۱. فرگشت یک حقیقت یا قانون علمی نیست بلكه فقط یک نظریه است. (بیشتر…)
Read Full Post »
Posted in فرگشت, مقالات, tagged Biology, Charlse Darwin, Darwin Day, Dawkins, Evolution, Evolutionary Biology, Farsi, History of Science, Iran, Life, Neo-Darwinism, Science, فیشر, فکت, فاکت, فرگشت, فرگشت داروینی, فرگشتی, فرضیه, فسیل, قرن نوزدهم, لامارک, لامارکیسم, منشا انواع, مکانیسم, مدرن, نوداروینسم, نیاکان, نئوداروینیسم, چارلز داروین, نسل, نظریه, والاس, واینبرگ, واگرایی, وراثت, وراثت دیجیتال, ژن, ژنتیک, کاوه فیض اللهی, کرییشن, گونه زایی, گرگور مندل, پاتریک, آلفرد راسل والاس, انتخاب مصنوعی, انتخاب جنسی, انتخاب طبیعی, ادوارد, اراسموس داروین, اصل انواع, بریتانیا, تولید مثل, تکامل, تکامل داروینی, تاریخ, تاریخ علم, جهش, جانوری, جانداران, جد مشترک, جغرافی, خلقت, خلقتگرایی, خاستگاه گونه ها, خزانه ژنی, دنیل دنت, دانیال, داروین, داروینی, داروینیزم, داروینیسم, داروینزم, درخت حیات, روز داروین, ریچارد داوکینز, رانش تصادفی, زمین شناس, زیست شناس, زیستگاه, سال داروین, سازگاری, طبیعی, علم, علوم on سپتامبر 15, 2009|
1 Comment »
از نظر بیشتر مردم در طول تاریخ همواره روشن به نظر مى رسید که تنوع سرشار حیات، کمال مرموزى که موجودات زنده براى بقا و تکثیر با آن تجهیز شده اند و پیچیدگى حیرت انگیز نظام زنده، تنها مى تواند از طریق خلقت الاهى پدید آمده باشد. با این حال بارها از خاطر اندیشمندان منزوى گذشته است که شاید غیر از خلقت فراطبیعى گزینه دیگرى هم وجود داشته باشد. مفهوم تغییر گونه ها به گونه هاى دیگر، مانند بسیارى از ایده هاى خوب دیگر، در یونان باستان در هوا معلق بود. اما این ایده تا قرن هیجدهم به فراموشى سپرده شد تا آنکه سرانجام در ذهن اندیشمندان پیشتازى نظیر پیر دو موپرتوئى [۱]، اراسموس داروین [۲] و مردى که خویش را شوالیه دولامارک [۳] مى نامید، از نو ظاهر شود. این ایده در نیمه نخست قرن نوزدهم در حلقه هاى فکرى، به ویژه در محافل زمین شناختى، ایده نامتعارفى نبود، اما همواره به شکلى بسیار گنگ و مبهم و بدون هیچ تصویر روشنى از مکانیسم پدید آورنده تغییرات به آن اشاره مى شد. این چارلز داروین [۴] -نوه اراسموس داروین- بود که به تحریک کشف مستقل اصل انتخاب طبیعى توسط آلفرد راسل والاس [۵] سرانجام با انتشار کتاب مشهورى که عنوانش معمولاً به صورت «اصل انواع» [خاستگاه گونه ها] [۶] خلاصه مى شود، در سال ۱۸۵۹ نظریه تکامل [فرگشت] [۷] را پایه ریزى کرد.

تصویر چارلز داروین جوان چند سال پس از سفر دریایی مشهور بیگل؛ بر روی جلد مجله ساینس در ژانویه ۲۰۰۹؛ به مناسبت ۲۰۰ امین سالگرد تولد این دانشمند بزرگ و ۱۵۰ امین سالگرد انتشار کتاب انقلابی وی «خاستگاه گونه ها». سال ۲۰۰۹ به افتخار این دانشمند «سال داروین» نام گرفته است. (این تصویر در مقاله اصلی نیست) *
باید میان دو بخش متمایز مشارکت داروین تفاوت قائل شد. او در تایید این واقعیت که فرگشت رخ داده است، مقدار زیادى شواهد قاطع گرد آورد و همراه با والاس -به طور مستقل- به تنها نظریه امکان پذیر شناخته شده «انتخاب طبیعى» دست یافت که تبیین مى کند چرا فرگشت به بهبود سازشى مى انجامد. (بیشتر…)
Read Full Post »
Posted in فرگشت, مقالات, tagged فوتوسنتز, فرگشت, فرانسیس کریک, فرازمینی, فرضیه, فضایی, قانون دوم ترمودینامیک, لویی پاستور, منشا حیات, مولکول, ماده بیجان, متان, مرغ یا تخم مرغ, نخستین, همزیگری, هوازی, هسته, واکنش های شیمیایی, یوکاریوت, کلونی, پیدایش حیات, پژوهش, پروکاریوت, پروتئین, آفرینش, آلی, آمونیاک, آنتروپی, آنزیم, آتشفشان, آر ان آ, آزمایش, افزایش بی نظمی, الهی, انتقاد, اندامک, انرژی, اوزون, اکسیژن, اتم, اتمسفر, اثبات, اخترزیست, استنلی میلر, بیهوازی, بیوفیزیک, بیوشیمی, باکتری, باران, باطل, بدترین شرایط, تکاملی, تحریف, ترکیب, جو, جو زمین, جانوران, جانداران نخستین, حیات, حیات آزمایشگاهی, حیات اولیه, حیات از ماده بیجان, حباب, خلق الساعه, خلقت هوشمند, دوقطبی, دی ان آ, دانش, داروین, زندگی, زیست شناسی, زیستی, زیستزایی, سلول, سلول های اولیه, سوپ اولیه, شیمیایی, صاعقه, طبیعت, علم, عمر زمین, غیر علمی, غشا سلولی on سپتامبر 12, 2009|
9 Comments »
«اهمیت علم بیش از آن که درکشف حقایق تازه باشد، در کشف شیوه های تازه ی اندیشیدن است.» – ویلیام براگ
«روش منطق توضیح ناشناخته ها بوسیله شناخته هاست، روش دین توضیح شناخته ها بوسیله ناشناخته هاست.» – دیوید بروکس
مقدمه
گویی حیات مهمترین دغدغه ی موجودات واجد حیات است و در این میان، گویا تنها انسان است که درباره ی چیستی و چرایی آن می اندیشد. در مورد اینکه زندگی چطور بوجود آمده است، ملت های مختلف افسانه های گوناگونی را پدید آورده اند و تجربه ی تاریخ نشان داده است که هر افسانه ای که به موضوع پیدایش چیزی می پردازد به زودی بخشی از اعتقادات دینی مردم محلی می شود. گروهی از این افسانه ها پیدایش انسان و سایر جانداران را در اثر خلقت یکباره می دانند. اما این پرسش از دیرباز ذهن خردمندان و متفکران را به خود مشغول کرده بود و برخی از آنان با پژوهش مستقیم طبیعت به نتایج دیگری می رسیدند.
نخستین اظهار نظر معتبر علمی در زمینه ی منشاء حیات را چارلز داروین در قرن نوزدهم ارائه کرد. نظریه فرگشت ، پیدایش تدریجی موجودات زنده را از یک یا چند سلول اولیه اثبات کرد. اما پاسخ به این پرسش که سلول های اولیه از کجا آمده اند به دانشمندان قرن بیستم و بیست و یکم سپرده شد. فرضیه ی پیدایش حیات از ماده بیجان حاصل تلاشهای علمی این دانشمندان بود که هنوز هم پژوهش های گسترده ای در باره ی آن ادامه دارد.
پیدایش حیات مبحثی پیچیده است که درک جرئیات آن نیاز به تسلط بر علوم بیوشیمی و بیوفیزیک دارد. در این نوشتار سعی شده است تا فقط شمایی کلی از فرضیه ی علمی پیدایش حیات ارائه شود. به علاوه، در مورد برخی از مفاهیم علمی مربوط به این بحث، مانند جهش، انتخاب طبیعی و تصادف توضیحی داده نشده است. بنابراین توصیه می شود اگر با این مفاهیم آشنا نیستید ابتدا نوشتار فرگشت (تکامل) چیست؟ را بخوانید.
پیدایش حیات از ماده ی بیجان با ادعاهای دینی مثل خلقت، یا آفرینش با طرح و برنامه در تعارض است به همین دلیل مورد حمله، کج فهمی و تحریف دینداران بوده است. برخی مؤمنان همانطور که سعی کرده اند نظریه فرگشت را باطل جلوه دهند ( ن.ک هفت نقد بی اساس به نظریه فرگشت)، در مورد پیدایش حیات نیز سعی دارند با انتقادهای غیر علمی این فرضیه را باطل کنند. در انتهای نوشتار به برخی از این انتقادهای بی اساس خواهیم پرداخت.
سه فرضیه
خلقت (Creation): حیات را خالقی هوشمند آفریده است. این رویکرد بیشترین تعداد طرفدار را دارد. طرفداران این باور سه دسته هستند. گروه اول فرگشت را باطل و خلقت را یکباره (مثلاً در عرض شش یا هفت روز) می دانند، و این باور خود را نظریه علمی خلقت (آفرینش) [۱] می نامند. گروه دوم که طرفداران کمتری دارد فرگشت را می پذیرند، ولی پیدایش سلول های اولیه را حاصل تدبیر خالق می دانند. گروه سوم که انگشت شمارند سلول اولیه را نیز حاصل پیدایش از ماده می دانند، اما کل فرآیند ایجاد حیات از ماده ی بیجان را حاصل تدبیر الاهی می شمارند. پس هر سه گروه پیدایش حیات را حاصل طرح و نقشه قبلی می دانند و تنها اختلاف نظرشان در تعیین مرحله ای است که خدا را وارد ماجرای پیدایش حیات می کنند.
منشاء خارجی (Extraterrestrial origin or Panspermia): حیات خارج از سیاره زمین شکل گرفته است و بعد به زمین منتقل شده است.
پیدایش خود به خود (Spontaneous Origin): حیات در اثر واکنش های شیمیایی خاصی به صورت تدریجی از ماده بیجان پدید آمده است. (بیشتر…)
Read Full Post »